يكي از مسائل بسيار مهم در مطالعات ديناميكي سيستم‌هاي قدرت، پايدار‫سازي با استفاده از پايدار‫ساز سيستم قدرت (PSS) مي‫باشد. هدف از بكارگيري اين پایدارساز، تضمين پايداري و كارایي سيستم حلقه بسته باحضور كليه عدم قطعيت‌هاي ممكن مي‫باشد. اين عدم قطعيت‌ها مي‫توانند ناشي از اثر غير‫خطي بودن سيستم واقعي،ديناميك‌‌هاي مدل‫‫نشده، تغيير پارامتر‫های مدل در اثر تغييرات شرايط محيط، اغتشاشات ناشي از نويز اندازه گيری و... باشند. پایدارساز‫هاي مرسوم که براساس مدل هفرون فیلیپس می باشند ، براساس تئوري كنترل خطي و محاسبات مقادير ويژه طراحي مي‫شوند، كه ‫مشكلاتي از قبيل زمان بر بودن تنظيم و بهينه نبودن ميرايي سيستم در نقطه كار را دارند. در عمل، به دليل تغييرات مكرر در شرايط كار سيستم، استفاده از يك مدل دقيق ديناميكي‫‫از سيستم و به دنبال آن طراحي پایدارساز بسيار اهميت دارد. با استفاده از كنترل‫ تطبيقي مي‫توان پایدارساز را طوري طراحي كرد كه تحت اغتشاشهاي مختلف، نوسانات فركانس پايين را كاهش‌ داده و ميرايي سيستم را به مقدار قابل توجهي افزايش دهد. با توجه به مطالب فوق، در این گونه پروژه های مهندسی برق قدرت بایستی بر روي طراحي پایدارساز با استفاده از كنترل‫تطبيقي مقاوم و بررسي تاثير اين روش در ميرايي نوسانات فركانس پايين و پايداري ديناميكي متمركز شد. طراحی کنترل‫کننده تطبیقی و مقاوم با رویکرد بازگشت به عقب به منظور پایدارسازی سیستم قدرت با مقاوم‫سازی نسبت به ضریب بهره کنترلی و تغییر توان مکانیکی و نیز استفاده از روش کنترل‫تطبیقی جهت تخمین زاویه توان‌  سیستم، سعی در بهبود  هر چه بیشتر پایداری دینامیکی‫ سیستم ‫شده‫است . 

 سیگنال کنترل ارسال شده از پایدارساز سیستم قدرت

شکل بالا سیگنال کنترل اعمال شده از طرف پایدارساز سیستم قدرت در حالت بکارگیری عملکرد تطبیقی و عدم استفاده از آن را نشان می دهد .